از مدینه آمدهام - شهر نبی - شهر شیعیان نخاوله - شهر نخلستان های علی - شهر چاههای حفر شده به دست علی؛ راستی میدانی هنوز مدینه آب شربش را مدیون همان 7 حلقه چاهی است که علی حفر کرده ؟
یادت هست در نینوا چه شد ؟
بگذار بگذرم اینجا از علی و حسین گفتن .......
داشتم میگفتم که اینجا شهر علی و فاطمه است - راستی خانهی فاطمه را دیدم درست چسبیده به خانهی رسول بود.
شنیده بودم چه بر سر فاطمه آوردند ولی باورش سخت بود، مگر میشود دیده باشی خانهی فاطمه دیوار به دیوار خانهی پیامبر است درش را آتش بزنی؟ مگر میشود جای حسن را روی دوش نبی دیده باشی و جنازهاش را تیر باران کنی؟
خدایا حالا می فهمم چرا علی درد و دل با چاه میکرد، اصلاً دلیل چاه کندن علی را در مدینه میفهمی....
اگر میخواهی معنی شیعه را بفهمی باید به مدینه بیایی .
میدانی وقتی از تو بپرسند شیعهای یا مسلمان یعنی چه ؟
تا به حال به تو گفته بودند مجوس؟ یا به خاطر اینکه در صف نماز کنارت نیاستند از تو فرار کردهاند؟ ولی همهی اینها را در مدینه میبینی .
بقیع را دیگر نگو دلم خون است - دل شیعه خون است ؟
فقط بیاست گریه؟ دعا؟ نشستن در بقیع؟ فقط بیاست - اینجا مدینه است .
شهر پیامبر و فرزندانش - حالا برای خواندن زیارت نامه باید زیر تیغ آفتاب بایستی و نگه کنی با نگاهت زیارت نامه بخوان اشک بریز
و نگاه کن - 4 سنگ قبر . فقط همین؟ فرصت ایستادن هم تمام شد .
دیگر نمیگویم السلام علیک یا غریب الغربا - معنی غریب را فهمیدهام - غریب یعنی رسول باشی و در مدینه مدفون - غریب یعنی امام باشی و در مدینه مدفون - غریب یعنی فاطمه باشی و در مدینه مدفون - غریب یعنی .